نویسنده: یدالله مقدسی (1)

چکیده

تاریخ ولادت و شهادت امام جواد (علیه السلام)، یکی از ابعاد زندگی آن گرامی است که گزارش‌های متفاوتی از آن در منابع آمده است. بررسی این گزارش‌ها، به پژوهشگران سیره و فقه، کمک می‌کند تا بهتر بتوانند زمان صدور روایت و رفتار ایشان را بررسی کنند. این پژوهش، برای پی بردن به زمان دقیق تولد و شهادت ایشان، نخست گزارش‌های منابع شیعیان و سنیان درباره سال و ماه تولد را بررسی می‌کند و به نقد گزارش‌های تولد آن حضرت در غیر سال 195 قمری و هم چنین نقد گزارش تولد در دهم ماه رجب می‌پردازد و نقل پانزدهم ماه رمضان سال 195 قمری را مستند می‌داند؛ سپس گزارش‌های مربوط به شهادت را بررسی کرده، با نقد گزارش‌های شهادت در غیر سال 220 قمری و ترجیح نقل آخر ذی‌القعده آن سال، گزارش‌های مختلف شهادت آن گرامی در روزهای دیگر را ارزیابی می‌کند.

مقدمه

تاریخ ولادت و شهادت امام جواد (علیه السلام)، یکی از ابعاد زندگی آن بزرگوار است که گزارش‌های متفاوتی در سه محور سال و ماه و روز آن وجود دارد. پراکندگی گزارش‌ها، این پرسش‌ها را ایجاد می‌کند که تاریخ درست تولد و شهادت ایشان کدام است؟ عوامل و منشأ پراکندگی منابع تاریخی در این زمینه چیست؟ به چه گزارش‌ها و منابعی می‌توان اعتماد کرد؟
برخی از نویسندگان، مطالبی ارزشمند به صورت‌های گوناگون در این باره نگاشته‌اند؛ ولی پژوهشی وجود ندارد که با ارزیابی گزارش‌های پراکنده درباره این موضوع، به جمع بندی درستی رسیده و به پرسش‌های یاد شده پاسخ درست داده باشد. به همین سبب، بازکاوی منابع کهن و ارزیابی مستندات و مآخذ آن‌ها، به منظور دست‌یابی به سخن درست در این موضوع ضروری است. با تولد امام جواد (علیه السلام)، تردیدهای مربوط به امامت از دل دوستان اهل بیت (علیهم السلام) زدوده شد (47) و برکت تولد آن حضرت، چون چراغی فروزان، فراروی آینده شیعیان قرار گرفت و چراغ امید گروه واقفیه نیز به خاموشی گرایید و آنان با آینده‌ای تاریک مواجه شدند و هرچه زمان پیش می‌رفت و برجستگی‌های علمی امام جواد (علیه السلام) روشن‌ترمی شد، دشواری‌های آنان فزونی می‌یافت. این تحقیق، با بازخوانی منابع کهن پیروان اهل بیت (علیهم السلام) و دیگران، به پرسش‌های یاد شده پاسخ می‌دهد. در این بررسی، از شیوه میان رشته‌ای در نقد و پذیرش گزارش‌ها بهره گرفته شده است؛ بدین صورت که دو گونه گزارش موجود (منتسب به معصومان (علیهم السلام) و منتسب به دیگران) درباره این موضوع را در حد امکان از دو منظر رجالی- فقهی و تاریخی، به تناسب بررسی کرده و با لحاظ معیارهایی چون مستند بودن یا نبودن نقل‌ها، تعارض گزارش‌ها و حل آن از راه بررسی اعتبار نگارندگان یا راویان و یا قانون اصولی اطلاق و تقیید، توجه به خطای نسخه‌برداران، توجه به حوادث هم زمان و توجه به رویه تاریخی تقدیم منبع متقدم بر متأخر، مستند قوی‌تر را ترجیح داده است.
انتخاب این روش، بدین جهت است که در بررسی گزارش‌های مربوط به معصومان (علیهم السلام)، نمی‌توان به هر روایت و نقلی بسنده کرد و هر مطلبی را به آنان نسبت داد؛ بلکه در حد امکان باید مطلب را سنجید و آن را با مستندات قوی پذیرفت؛ حتی اگر داده‌های تاریخی را بتوان در حد امکان، چنین بررسی کرد، خطای معلومات برگرفته از آن‌ها نیز کم‌تر خواهد بود. به هر روی، این پژوهش با این فرضیه که «امام جواد (علیه السلام) در نیمه ماه رمضان تولد یافتند و در آخر ذی‌القعده به شهادت رسیدند»، عوامل اختلاف گزارش‌ها و زمان وقوع تولد و شهادت را در دو قسمت تولد و شهادت بررسی می‌کند.

الف) تولد

در این جا گزارش‌های تولد آن حضرت به جهت پراکندگی آن، در سه محور سال و ماه و روز به صورت جداگانه بررسی می‌شود.

سال

درباره سال ولادت امام جواد (علیه السلام) گزارش‌های متفاوتی مانند تولد آن حضرت در سال‌های 195، 175 و 170 هجری در منابع کهن آمده است. این مقاله با بررسی این گزارش‌ها، تولد آن گرامی را در سال 195 هجری از چند جهت درخور استدلال می‌داند:
1. در میان منابع شیعیان و سنیان که سال تولد آن امام همام را در این سال دانسته‌اند، نام بزرگانی مانند نوبختی (م حدود 320 ق)، (2) ابن ابی الثلج (325 ق)، (3) کلینی (م 329 ق)، (4) مسعودی (م 346 ق)، (5) قمی نویسنده تاریخ ق.م. (م 381 ق)، (6) شیخ مفید (م 413 ق)، (7) حسین بن عبدالوهاب (436 ق)، (8) شیخ طوسی (م 460 ق)، (9) طبری امامی (معاصر شیخ طوسی)، (10) فتال نیشابوری (م 507 ق)، (11) شیخ طبرسی (م 548 ق)، (12) ابن فندق بیهقی نسب‌شناس (م 565 ق)، (13) ابن خشاب (م 567 ق)، (14) ابن شهرآشوب (م 588 ق)، (15) اربلی (م 693 ق)، (16) ابن طقطقی (م 709 ق)، (17) شیعی سبزواری (زنده در 757 ق)، (18) شهید اول (م 786 ق)، (19) کفعمی (حدود 900 ق)، (20) عاملی، حسین بن عبدالصمد (918-984 ق)، (21) از عالمان شیعه دیده می‌شوند. از عالمان اهل سنت نیز نام خطیب بغدادی (م 463 ق)، (22) ابوالفرج ابن جوزی (م 597 ق)، (23) محمد بن طلحه شافعی (م 652 ق)، (24) سبط ابن جوزی (م 654 ق)، (25) گنجی شافعی (م 658 ق)، (26) ابن خلکان (681 ق)، (27) مذهبی (م 748 ق)، (28) ابن تغری (874 ق)، (29) ابن صباغ مالکی (م 855 ق) (30) در این ردیف مشاهده می‌گردند.
2. گزارش تولد آن گرامی در سال 170 هجری را تنها جوینی (644-730 ق) نقل کرده است (31) علاوه بر این که این نظر با دیگر منابع کهن در مورد سال تولد و شهادت و دوران عمر آن حضرت، سازگاری ندارد.
3. گزارش ولادت آن گرامی به سال 175 هجری را ابوخلف اشعری (م حدود 300 ق)، (32) و در پی او عباس مکی (33) ثبت کرده‌اند؛ ولی با توجه به این نکته که آن گرامی در سال 220 هجری و در حدود 25 سالگی به شهادت رسیدند- چنان که خواهد آمد- (34) و اشعری، و مکی نیز این سخن را پذیرفته‌اند، (35) باید گفت در گزارش اینان در مورد سال ولادت اشتباهی رخ داده و واژه «سبعین» به خطا به جای کلمه «تسعین» ثبت شده و در حقیقت عدد یاد شده 195 است نه 175؛ به ویژه آن که اشعری در این نقل‌ها با نوبختی همگام است. نوبختی در گزارش خود تولد را در سال 195 هجری می‌داند. (36) اگر پذیرفته شود که امام جواد (علیه السلام) در سال 175 هجری تولد یافتند، باید پذیرفت ایشان در وقت شهادت 45 سال داشته و این نتیجه در هیچ منبع و مأخذی نیامده است. در واقع اشعری و مکی نیز همانند دیگر تاریخ‌نگاران، تولد آن حضرت را در سال 195 هجری می‌دانند که به اشتباه، 175 نقل شده است.
در این‌جا مناسب است به وضعیت زمان تولد امام جواد (علیه السلام) اشاره‌ای بشود: پس از شهادت امام کاظم (علیه السلام) در سال 183 قمری، پیروان اهل بیت (علیهم السلام)، به امام رضا (علیه السلام) گرویده، از رهبری‌های ایشان بهره جستند. (37) در این میان، گروهی از وکیلان مالی امام کاظم (علیه السلام) فریفته دنیا شده، با توقف بر امامت ایشان، به امامت امام رضا (علیه السلام) تن در نداده، «واقفیه» نام گرفتند. (38) یکی از انگیزه‌های اصلی اینان، بلوکه و استفاده کردن از وجوهات شرعی‌ای بود که به نمایندگی از امام کاظم (علیه السلام) گرد آورده بودند و در چنگ خود داشتند. (39)
این گروه پس از انشعاب، به شبهه افکنی در مورد امامت امام رضا (علیه السلام) پرداختند و تلاش کردند با بهره گیری از این اعتقاد شیعه که «امامت هر امامی- جز در دو مورد (40)- به پسرش سپرده می‌شود»، پیشوایی امام رضا (علیه السلام) را به چالش بکشند. دلیل آنان این بود که امام رضا (علیه السلام) جانشین پسر ندارد؛ (41) زیرا حضرت تا آن تاریخ، پسردار نشده بودند. گستاخی این گروه، هر روز فزونی می‌یافت. گاهی به نزد امام رضا (علیه السلام) می‌رفتند و با وی در این باره به مناظره می‌نشستند (42) و دیگر بار شبهه‌افکنی اینان، دیگران را وامی‌داشت تا در این موضوع با امام به گفت‌گو و تحقیق بنشینند. (43)
سال‌ها به تدریج سپری می‌گشت و عمر امام رضا (علیه السلام) از چهل سالگی می‌گذشت؛ ولی تردیدآفرینی این گروه و مناظره بر سرآن، همچنان ادامه داشت. در این اوضاع، روزنه امیدی برای دلدادگان به امام رضا (علیه السلام) وجود داشت که برجسته می‌نمود و آن پاسخ شنیدنی آن بزرگوار بود که می‌فرمودند:
روزگار نمی‌گذرد، جز آن که خدا به من پسری دهد و بدین طریق این تردیدهای باطل‌گرایانه را برافکند و حق را نمایان سازد. (44)
این نوید امام به دوستان آن حضرت آرامش می‌بخشید. چندی گذشت و سال 195 هجری فرارسید و یک باره این گزارش منتشر شد که «امام رضا (علیه السلام) پسردار شدند و نام پسرشان نیز ابوجعفر است». (45) پس از پخش این خبر هوشمندانِ دغدغه‌دار امیدوارانه به نزد امام رفته، و برای اطمینان و آگاهی بیشتر این پرسش را مطرح کردند:
"اماما، چندی پیش ما را به تولد چنین فرزندی نوید داده بودید و اینک به بار نشست. خدای بزرگ، سایه مبارکتان را مستدام بدارد. ما برای آگاهی بیشتر می‌پرسیم که اگر به تقدیر الهی حادثه‌ای رخ نماید امام ما پس از شما کیست؟"
آن گرامی با اشاره به کودک خود، وی را امام پس از خود معرفی کردند. آنان پرسیدند: «وی کودک است؟» امام فرمودند:
رسالت الهی برای فرد شایسته، کوچک و بزرگ نمی‌شناسد؛ چنان که در شمار پیامبران الهی کودکانی چون حضرت عیسی (علیه السلام) دیده می‌شوند.(46)
با تولد امام جواد (علیه السلام)، تردیدهای مربوط به امامت از دل دوستان اهل بیت (علیهم السلام) زدوده شد (47) و برکت تولد آن حضرت، چون چراغی فروزان، فراروی آینده شیعیان قرار گرفت و چراغ امید گروه واقفیه نیز به خاموشی گرایید و آنان با آینده‌ای تاریک مواجه شدند و هرچه زمان پیش می‌رفت و برجستگی‌های علمی امام جواد (علیه السلام) روشن‌ترمی شد، دشواری‌های آنان فزونی می‌یافت. (48) به همین سبب، امام جواد (علیه السلام) مولودی نام یافتند که تولد او برکتی بزرگ نامیده شده است. (49)

ماه

درباره ماه تولد امام جواد (علیه السلام) میان منابع کهن موازنه برقرار نیست؛ بخشی به آن نپرداخته‌اند و منابعی که در این باره سخن گفته‌اند، با پراکندگی از ماه‌های رجب و رمضان در این باره یاد کرده‌اند.

بررسی منابع کهن

با جست‌جو در منابع کهن شیعیان، این نتیجه به دست می‌آید که جز یک نقل، (50) همگی برتولد آن حضرت در ماه رمضان تأکید دارند و می‌توان از سعد بن عبدالله اشعری (م حدود 300 ق)، (51) نوبختی (م حدود 320 ق)، (52) کلینی (م 329 ق)، (53) مسعودی (م 346 ق)، (54) حسن بن محمد قمی (م 381 ق)، (55) شیخ مفید (م 413 ق)، (56) حسین بن عبدالوهاب (436 ق)، (57) شیخ طوسی (م 460 ق)، (58) طبری امامی (معاصر شیخ طوسی)، (59) فتال نیشابوری (م 507 ق)، (60) شیخ طبرسی (م 548 ق)، (61) ابن خشاب (م 567 ق)، (62) ابن شهرآشوب (م 588 ق)، (63) اربلی (م 693 ق)، (64) علامه حلی (726 ق)، (65) شیعی سبزواری (زنده در 757 ق)، (66) شهید اول (م 786 ق) (67) حسین بن عبدالصمد عاملی (918-984 ق) (68) و مجلسی (69) نام برد. از نگارندگان اهل سنت هم آن دسته که در این موضوع نگاشته‌اند، تنها به نقل همین نظریه بسنده کرده‌اند، مانند: ابن طلحه شافعی، (70) گنجی شافعی، (71) ابن خلکان (72) و ابن صباغ مالکی (73) که برخی از اینان از ماه رجعب نیز با تعبیر «گفته شده» نام برده و آن را برنتابیده‌اند.(74)

نقد سخن ابن‌عیاش

ابن‌عیاش (401) (75) نخستین کسی است که تولد امام جواد (علیه السلام) را در ماه رجب گزارش کرده که یک بار در قالب دعایی در ماه رجب با استناد به ابوالقاسم حسین بن روح (326 ق) آن را نقل نموده و بار دیگر با این عنوان که امام جواد (علیه السلام) در روزدهم ماه رجب تولد یافتند، از آن یاد کرده است. شیخ طوسی نیز نخستین ثبت‌کننده این دو گزارش از ابن‌عیاش به شمار می‌آید. قسمتی از دعا و گزارش نقل شده از ابن‌عیاش را در پاورقی مشاهده می‌کنید. (76)
پس از شیخ طوسی، طبرسی (77) و سپس برخی دیگر تولد آن گرامی را در ماه رجب از ابن‌عیاش نقل کرده‌اند. (78) ابن طاووس هم دعای یاد شده را از طریق شیخ طوسی، از ابن‌عیاش به ثبت رسانیده، (79) ولی این گزارش از چند جهت مورد نقد است:
1. شیخ طوسی، نخستین ثبت‌کننده این گزارشی، فقط به نقل آن در کتاب مصباح المتهجد- که کتاب گزارشی است- بسنده کرده، ولی در کتاب تهذیب که برترین کتاب پژوهشی اوست، آن را برنتابیده و برتولد آن عزیز در ماه رمضان تأکید کرده است؛ (80) چنان که طبرسی و ابن شهرآشوب نیز چنین کرده‌اند. (81)
2. دو گزارش ابن‌عیاش به لحاظ اعتبار قابل اعتماد نیست؛ زیرا وی هرچند از عالمان و راویان تاریخ و حدیث بوده و در تاریخ امامان (علیهم السلام) نیز کتابی نگاشته که مقتضب الأثر فى عدد الأئمه الإثنى عشر (علیه السلام) نام دارد، به گفته شیخ طوسی و نجاشی، حافظه وی در پایان عمر به گونه‌ای ناتوان شده بود که تعبیرها و مطالب را به هم می‌آمیخت و جابه جا گزارش می‌کرد. (82) به نظر می‌رسد گزارش وی درباره تولد امام جواد (علیه السلام) نیز از این دست بوده که برخی از محققان نیز بر این باورند. (83) نجاشی با این که وی را دوست خود و پدرش می‌خواند و از او مطالب فراوانی شنیده، می‌گوید: «از نقل روایتش پرهیز کردم.» (84) چنان که شیخ طوسی در کتاب تهذیب الأحکام به گزارش وی درباره تولد امام جواد (علیه السلام) اعتنا نکرده و برتولد ایشان در ماه رمضان تأکید کرده است.
3. با فرض پذیرفتن اعتبار سندی این نقل، در متن دو گزارش ابن‌عیاش خطایی رخ داده که سبب شده در برخی منابع مذکور، (85) از این نقل با تعبیر گفته شده» یاد شود و در برخی مصادر (86) هم به همین صورت ثبت گردد.
خطای رخ داده این است که واژه «الثانی» در جمله «محمد بن علی الثانی» در دعای مربوط به ماه رجب با کلمه «الاول» جابه جا شده است و در واقع، تعبیر درست آن «محمد بن علی الاول» است؛ چنان که دو واژه «العاشر» و «الثانی» در جمله «کان یوم العاشر مولد ابی جعفر الثانی» در گزارش پیش گفته ابن‌عیاش، با کلمه «الاول» جابه‌جا شده و در واقع، تعبیر درست چنین است: «کان یوم الاوّل (من رجب) مولد ابی جعفر الاوّل» و مقصود از آن در هر دو مورد امام باقر (علیه السلام) است نه امام جواد (علیه السلام)؛ زیرا برمبنای پژوهشی معتبر، امام باقر(علیه السلام) در روز نخست ماه رجب تولد یافتند (87) و چون کنیه و نام ایشان با امام جواد (علیه السلام) یکی بوده، سبب این خطا و جابه جایی شده است. همین خطا در قسمت بعدی آن دعا؛ یعنی در جمله «و ابنه علی بن محمد المنتجب» هم تکرار شده است که واژه «ابنه» به خطا، به جای «ابیه» ثبت شده و جمله با تعبیر «وابنه علی المنتجب» قرائت شده است و کلمه «علی» هم در این عبارت، به اشتباه، امام‌ هادی (علیه السلام) دانسته شده است. سپس حاشیه نویس واژه «بن محمد» را در حاشیه دعا افزوده و در گذر زمان در متن دعا جای گرفته و به صورت «وابنه علی بن محمد المنتجب» قرائت شده؛ در حالی که تعبیر درست آن «و ابیه علی المنتجب» است و مقصود از آن، علی بن ابی طالب (علیه السلام) است نه امام‌ هادی (علیه السلام)، زیرا در میان امامان معصوم (علیهم السلام) غیر از امام باقر (علیه السلام)، تنها حضرت امیرمؤمنان على (علیه السلام) در ماه رجب تولد یافته‌اند و امام‌ هادی (علیه السلام) هم به گفته منابع معتبر در ماه ذی‌الحجه متولد شده‌اند! (88)
گواهِ سخن این که اگر مقصود از دو واژه «محمد بن علی» و «علی المنتجب» امام جواد و امام ‌هادی (علیه السلام) باشند، نباید در آغاز این دعا، جمله «بالمولودین فی رجب» گفته می‌شد، بلکه باید می‌فرمود: «اللّهم انی اسئلک بالموالید فی رجب.» تا تولد چهار امام در این ماه را شامل گردد. اگر گفته شود مقصود از این تعبیر، همین دو امامی است که در این دعا نام برده شده‌اند، در پاسخ گفته می‌شود: معیار این سوگند و دعا، تولد امامانی است که در ماه رجب رخ داد و موجب شد تا این ماه شرافت بیش‌تری بیابد و این معیار و ویژگی، نزد انشا‌کننده دعا در مورد حضرت امیرمؤمنان (علیه السلام) وامام باقر (علیه السلام) به لحاظ تولدشان در این ماه یقینی بوده است. پس چه خصوصیتی در تولد دو امام جواد (علیه السلام) و امام‌ هادی (علیه السلام) وجود داشته که سبب شود تنها به نام آن دو امام سوگند یاد شوند نه دو امام دیگر با این که بر این فرض، همگی در این ماه متولد شدند؟ پس با این نشانه‌ها، باید گفت مقصود از کلمه «بالمولودین» و نام‌های پس از آن، حضرت امیرمؤمنان و امام باقر (علیه السلام) هستند و تنها این دو امام، در این ماه متولد شده‌اند، و این دعا و گزارشِ نقل شده از ابن‌عیاش، دلیل تولد امام جواد (علیه السلام) و ‌هادی (علیه السلام) در ماه رجب نیست.
به هر حال این اشتباه، یا از سوی نسخه‌برداران بوده- که نمونه‌های آن در نسخه‌برداری فراوان است- و یا خود ابن‌عیاش به لحاظ حالت یاد شده دچار این اشتباه گردیده؛ چنان که برخی از پژوهش‌گران بر این باورند. (89)
گفتنی است پیش از ابن‌عیاش، راویان و نگارندگان بزرگی چون: نوبختی، کلینی، مسعودی و... همگی بر تولد امام جواد (علیه السلام) در ماه رمضان تأکید کرده، از تولد آن حضرت در ماه رجب نام نبرده‌اند و در دوران وی نیز بزرگانی چون صدوق و مفید با اینکه به منابع درخور و معتبر دست‌یابی داشتند، هیچ گونه اشاره‌ای به سخن ابن‌عیاش نکرده‌اند. این نمونه‌ها، ناتوانی گزارش ابن‌عیاش در این زمینه را گواهی می‌کنند.
برآیند آن چه گفته شد، معتبر بودن آن دسته از گزارش‌هاست که تولد امام جواد (علیه السلام) را در ماه رمضان دانسته‌اند.

زادروز

در این که آن گرامی در چه روزی از ماه مبارک رمضان دیده به جهان گشودند نیز میان نگارندگان منابع یاد شده توازنی نیست؛ بخشی از آنان تنها به تولد آن حضرت در ماه رمضان بسنده نموده و روزش را تعیین نکرده‌اند که می‌توان از کلینی، (90) مفید در دو کتابش، (91) طوسی، (92) گنجی شافعی، (93) ابن طقطقی، (94) علامه حلّی، (95) و شهید اول (96) نام برد. گروه دیگر که از روز آن نام برده‌اند با پراکندگی روزهای پنجم، (97) نهم، (98) پانزدهم، (99) هفدهم (100) و نوزدهم (101) ماه رمضان را ثبت کرده‌اند. در میان اینان، بر یکی از دو گزینه پانزدهم یا نوزدهم ماه رمضان می‌توان تکیه کرد و نیز می‌توان گفت دیگر نقل‌ها به این دو مورد بازمی‌گردند؛ یعنی گزینه پنجم رمضان در گزارش اصلی، پانزدهم رمضان بوده و هم چنین نقل نهم رمضان، نوزدهم رمضان بوده که در هردو مورد، اشتباه رخ داده است؛ چنان که در نسخه چاپ شده مطالب السؤول نهم رمضان ثبت گردیده؛ ولی در نسخه دیگر این کتاب که نزد اربلی بوده، نوزدهم رمضان به ثبت رسیده است. گزارش تولد ایشان در هفدهم رمضان که در دو کتاب طبرسی (102) و گزارش شیعی سبزواری (103) ثبت شده نیز در واقع، گزارش از تولد در نوزدهم رمضان است که به جهت بی‌نقطه بودن دو واژه سابع و تاسع در خط کوفی، جابه‌جا نقل شده‌اند؛ چنان‌که در گزارش طبرسی ‌از ابن‌عیاش در همین مورد، واژه دهم رجب با پانزدهم جابه‌جا شده است (104). شیعی سبزواری هم باید با تأثر از طبرسی این قول را ثبت کرده باشد؛ چون منبع دیگری به آن نپرداخته است.
تعیین یکی از دو روز پانزدهم یا نوزدهم ماه رمضان به نام زادروز آن عزیز، مستندی قوی می‌طلبد که دست‌یابی به آن بسی دشوار است و شاید علت این که نگارندگان کهنی چون کلینی، مفید، طوسی و در پی اینان شهید به آن نپرداخته‌اند، همین امر باشد.
با این همه، شاید بتوان گزارش تولد آن حضرت در پانزدهم ماه رمضان را ترجیح داد و بر آن، دو گواه گرفت: نخست تأکید نوبختی، (105) اشعری (106) و حسن بن محمد قمی (107) بر این گویه است که اینان نخستین گزارش‌گران آن و متقدم از دیگرانند. گواه دوم نقل مفید که پانزدهم ماه رمضان را برگزیده است. (108) هرچند او در ارشاد و مقنعه هیچ‌یک از روزهای ماه رمضان را به این نام تعیین نکرده، می‌توان به قانون اطلاق و تقیید در گزارش‌هایش، تولد در پانزدهم ماه رمضان را به وی نسبت داد. افزون بر این‌ها، طبری امامی این نقل را به امام عسکری (علیه السلام) نسبت داده (109) که گواه سومی در این ردیف شمرده می‌شود.
این روز به محاسبه نجومی برابر با 23 خرداد ماه سال 190 خورشیدی (23/3/190) مطابق با سیزده ژوئن 811 میلادی است. (110)
در این که زادروز امام جواد (علیه السلام) در چه روزی از هفته بوده، بخشی از منابع به آن نپرداخته‌اند و نگارندگان منابعی که این روز را تعیین کرده‌اند، از شب جمعه نام برده‌اند؛ از جمله: مسعودی، (111) فتال، (112) طبری امامی، (113) حسین بن عبدالوهاب، (114) طبرسی، (115) ابن شهرآشوب، (116) اربلی (117) و کفعمی. (118) تنها ابن‌خلکان روز سه شنبه را ثبت کرده است. (119) که در گزارش خود تنهاست و یکدست در برابر دستان بی‌شمار بی‌صداست.

زادگاه

مکان تولد امام جواد (علیه السلام) مدینه بود. این مطلب در تمامی منابع پیش گفته- جز چند مورد که به این موضوع نپرداخته‌اند- تصریح شده است. هرچند در این منابع، از نقطه مشخصی از مدینه نام برده نشده، به لحاظ این که امام رضا (علیه السلام) در محله بنی‌هاشم می‌زیستند و محور زندگی آنان نیز خانه امام صادق (علیه السلام) بود، می‌توان گفت محل تولد آن حضرت در همان جا بوده؛ چنان که آن حضرت در ماه‌های نخست پس از شهادت امام رضا (علیه السلام)، در همان جا می‌زیستند و برخی از دوستان و عالمان که از شهرهای دیگر به مدینه می‌رفتند، در خانه امام صادق (علیه السلام) به دیدارش می‌شتافتند و درباره آموزه‌های دینی با ایشان به گفت وگو می‌نشستند. (120) این خانه و محله بعدها به دست آل سعود تخریب شد و اکنون در قسمت میانی صحن مسجدالنبی به سمت قبرستان بقیع (برابر دربِ بزرگی که به نام "باب ابوبکر" نام یافته) بی‌آن که نشانی داشته باشد جای دارد.

ب) شهادت

سال

منابع کهن شیعیان و سنیان، درباره سال شهادت امام جواد (علیه السلام) هماهنگ هستند. هرچند بخش زیادی از منابع سنیان به این موضوع نپرداخته‌اند، آن دسته که در این موضوع سخن گفته‌اند، با منابع شیعیان همسو هستند و بر شهادت آن عزیز در سال 220 قمری تأکید دارند. (121) تنها چند گزارش از سال‌های دیگر نام برده‌اند که به زودی نقد خواهند شد.
نشانه دیگر درباره شهادت امام جواد (علیه السلام) در سال 220 هجری، حدود 25 ساله بودن ایشان در وقت شهادت است. تمام منابعی که درباره دوران زیستن آنحضرت سخن گفته‌اند، این دوران را 25 سال دانسته‌اند، (122) در حالی که همین منابع، سن به امامت رسیدن آن حضرت را میان هفت تا هشت سال ثبت کرده‌اند. این مطلب نیز در جای خود ثابت شد که سال شهادت امام رضا (علیه السلام) 203 هجری بوده (123) و هفت تا هشت ساله بودن امام جواد (علیه السلام) در این هنگام، با تولد ایشان در سال 195 هجری مطابقت دارد و 25 سال پس از سال 195 هجری، مطابق با سال 220 هجری خواهد بود.
نشانه سوم در این زمینه چند گزارشی است که شهادت آن گرامی را در سال‌های دیگر دانسته‌اند و برتابیدنی نیستند. آن‌ها چنین هستند:
کلینی روایتی را از علی بن مهزیار درباره سال زنده بودن امام جواد (علیه السلام) نقل کرده که این سال، 225 هجری گزارش شده است. پسر مهزیار می‌گوید:
"در (یکی از روزهای) سال 225، امام جواد (علیه السلام) را پس از طلوع خورشید و در بخش نخست روز در طواف وداع کعبه مشاهده کردم. ایشان هفت بار دور کعبه گشتند و هربار، رکن یمانی را استلام کردند و در شوط هفتم، رکن یمانی و حجرالاسود، هردو را استلام نمودند."
آن گاه افزوده است: «سپس در سال 217 هجری وی را شبانه در حال طواف کعبه مشاهده کردم» و شیوه طواف را با کمی تفاوت با روش پیش گفته نقل کرده است. (124)
با توجه به نشانه‌های در پیش رو باید گفت: نسخه‌بردار این روایت در ثبت واژه «فی سنه خمس و عشرین و مأتین» اشتباه کرده و تعبیر «فی سنه خمس عشره و مأتین» درست است؛ زیرا اولاً از روند گزارش پسر مهزیار و ساختار آن، برمی‌آید، طواف دوم امام جواد (علیه السلام)- که در سال 217هجری انجام گرفت- پس از طواف نخست ایشان بوده. پس طواف اول باید در سال 215 باشد نه 225؛ ثانیاً شیخ طوسی این روایت را با همین سند از کلینی نقل کرده و سال این دو زیارت را 215 و 217 هجری ثبت نموده و افزوده که نسخه 225 هجری، خطاست. (125) تصریح شیخ طوسی برخطا بودن تعبیر سال 225 هجری، به این مطلب گواهی می‌دهد که نسخه‌ای از کافی در اختیار وی بوده که این سال را 215 هجری ثبت کرده است. علی‌اکبر غفاری- که نسخه‌شناس و حدیث‌شناس چیره دستی است و کتاب کافی را تصحیح کرده- نیز می‌گوید:
"به نسخه‌ای از کتاب کافی دست یافتم که این روایت در آن، با تعبیر سال 215 و 217 ثبت گردیده است. (126)"
و ثالثاً خود کلینی که این روایت در کتاب او ثبت شده، این تاریخ را نپذیرفته و بر شهادت امام جواد (علیه السلام) در سال 220 هجری تأکید کرده است. (127)
2. شیخ مفید در کتاب ارشاد، در سه جا به سال شهادت امام جواد (علیه السلام) پرداخته و در یکی از این موارد، سال 225 هجری را ثبت کرده است. (128). شیخ طبرسی نیز همین گزارش را در کتاب خود آورده و به شیخ مفید نسبت داده است. (129) ولی این نقل کتاب ارشاد، اشتباه نسخه‌بردار بوده که به کتاب طبرسی نیز راه یافته؛ زیرا شیخ مفید در دو مورد دیگر کتاب ارشاد و نیز در دو کتاب المقنعه و مسارالشیعه شهادت امام جواد (علیه السلام) را در سال 220 هجری دانسته است.(130)
3. مسعودی در گزارش خود، شهادت امام جواد (علیه السلام) را سال 219 هجری ثبت کرده است. (131) ابن تغری (132) و ابن طولون (133) نیز به نقل همین گزارش بسنده نموده و بر آن استدلال نکرده‌اند، اما مسعودی در گزارش دیگرش، شهادت آن گرامی در سال 220 هجری را ترجیح داده (134) و بر آن استدلال کرده است؛ چنان که ابن خلکان و ذهبی با نقل هر دو گویه، بر شهادت ایشان در سال 220 تأکید کرده و رخ دادن آن در سال 219 را برنتابیده‌اند. (135) قاضی نورالله نیز از نویسنده کتاب نزهه الجلیس و ابن تیمیه چنین گزارش کرده که آنان با تردید میان سال‌های 219 و 220 هجری، نگاشته‌اند (136) و این تردید، خود نشانه بی‌پایگی گزارش شهادت در سال 219 است.
اربلی شهادت امام جواد (علیه السلام) در سال 226 هجری را از محمد بن سعید نقل کرده و در ادامه، شهادت حضرت را در پنجم ذی‌الحجه سال 220 هجری دانسته است؛ در حالی که وی در همین نقل، سال تولد حضرت را 195 هجری و مدت عمر ایشان را 25 سال، ثبت کرده (137) که 25 سال پس از سال 195 مطابق با سال 220 خواهد بود. پس ثبت سال 226 هجری به نام سال شهادت آن گرامی، خطای نسخه‌برداران است. از آن‌چه گفته شد، برمی‌آید که گزارش شهادت امام جواد (علیه السلام) در سال 220 هجری گزارش استواری است.

ماه

نگارندگان منابع کهن، درباره ماه شهادت امام جواد (علیه السلام) اتفاق نظر ندارند. برخی به آن نپرداخته و گروهی که از آن سخن گفته‌اند- به جز ابن طقطقی (138) و کفعمی (139) که از متأخرانند- همگی میان دو ماه ذی‌القعده و ذی‌الحجه پراکنده نظر داده‌اند. این پژوهش با تتبع و تلاشی که در این باره انجام داده، شهادت آن گرامی را در ماه ذی‌القعده می‌داند و براین گویه بدین روش استدلال می‌کند:
1. هرچند شمار گزارش‌گران شهادت ایشان در دو ماه یاد شده، از دو گروه شیعه و اهل سنت اندک نیستند، بیشتر منابع شیعیان (140) و بخشی از منابع سنیان، (141) این رخداد را در ماه ذی‌القعده دانسته‌اند و در میان اینان کسانی چون نوبختی، اشعری، کلینی و... حضور دارند که به دوران آن گرامی نزدیک بوده‌اند و منابع فراوانی نیز در اختیار داشته‌اند که بعدها از میان رفته است. اینان با این که به گزارش شهادت آن عزیز در ماه ذی‌الحجه دسترسی داشتند، (142) آن را برنتابیده‌اند و برتولد در ماه ذی‌القعده تأکید کرده‌اند.
2. نخستین کسی که شهادت را در ماه ذی‌الحجه گزارش کرده، محمد بن سنان است که کلینی از او نقل کرده است (143). سپس محمد بن سعد یا محمد بن سعید نیز از راویان این خبر به شمار می‌رود. منابع شیعیان و سنیان یا با استناد به این دو، به نقل آن گزارش پرداخته‌اند و یا بدون استناد به آنان، تنها به اصل گزارش بسنده کرده‌اند (144) که در هردو صورت با نقد مواجهند؛ زیرا محمد بن سنان که راوی نخست این نقل بوده، در سال 220 قمری درگذشته (145) بی‌آنکه ماه آن معلوم باشد؛ در حالی که منابع یاد شده، شهادت امام جواد (علیه السلام) را در آخر ذی‌القعده یا در روزهای نخست ماه ذی‌الحجه همان سال دانسته‌اند و این دو ماه‌های پایانی سال هستند. پس محمد بن سنان نمی‌تواند خبر یادشده را گزارش کند و اگر بپذیریم که محمد بن سنان پس از گزارش این خبر، در همان ماه ذی‌الحجه درگذشته- که دلیلی بر آن نداریم- باید گفت ثبت این تاریخ به نام ماه شهادت امام جواد (علیه السلام) از راویان دیگر نیز باید نقل می‌شد؛ چون خبر و تاریخ دقیق درگذشت افراد شاخص به سرعت منتشر می‌شود و همگان از آن اطلاع می‌یابند؛ در حالی که خبر شهادت امام جواد (علیه السلام) در روزهای نخست ذی‌الحجه چنین نیست. وانگهی کلینی که این روایت را از محمد بن سنان نقل کرده، تاریخ یاد شده در آن را نپذیرفته است. از سوی دیگر، محمد بن سعد یا سعید، راوی دیگر این روایت، ناشناخته است (146) و به گزارش چنین فردی بی‌آن که پشتیبانی داشته باشد، نمی‌توان اعتماد کرد.
3. کلینی گزارشی را ثبت کرده مبنی بر این که در روز سوم ذی‌الحجه سال 220 هجری، احمد بن خالد مولای امام جواد (علیه السلام) و حسن بن محمد جوّانی، یکی از نوادگان امام سجاد، نزد جمعی به صورت کتبی و شفاهی گواهی دادند که امام جواد (علیه السلام) (در یکی از روزها) جلسه‌ای تشکیل دادند و درباره فرزندانشان در آن محفل وصیت فرمودند و پسرشان علی بن محمد (امام ‌هادی (علیه السلام)) را وصی خود معرفی کردند و عبدالله بن مساور، یکی از یاران نزدیکشان را برای امور مالی فرزندان خود تعیین نمودند که پس از آن حضرت تا بالغ شدن آنان عهده‌دار آن باشد. آن گاه چنین گفتند: «در همین روز (سوم ذی‌الحجه) عبدالله بن مساور به اجرای وصیت امام جواد (علیه السلام) پرداخته است». (147)
با توجه به این که فرزندان امام جواد (علیه السلام) (148) و افراد یاد شده همگی در مدینه می‌زیستند و به کارگیری عبدالله بن مساور برای اجرای وصیت آن گرامی در سوم ذی‌الحجه (149) بود و گواهی دادن افراد پیشین بر این وصیت نیز در همین روز بوده، این نتیجه به دست می‌آید که اصل شهادت آن بزرگوار- که در بغداد رخ داد- چند روز پیش از این بوده و خبر آن، در روز سوم ذی‌الحجه به خاندان و دوستان آن عزیز در مدینه رسیده؛ چنان که این فاصله چند روزه را برخی منابع نیز ثبت کرده، می‌گویند:
"در یکی از روزهایی که امام جواد (علیه السلام) در بغداد به سر می‌بردند امام‌ هادی (علیه السلام) نزد عمه پدرش‌ امّ موسی رفتند و در حالی که به شدت نگران بودند، خود را بر دامنش انداختند. امّ موسی سبب را پرسید. ایشان پاسخ دادند: «مات ابی والله الساعه؛ به خدا قسم هم اینک پدرم درگذشت». افراد حاضر، آن تاریخ را به لحاظ ساعت و روز یادداشت کردند. پس از چند روز از بغداد خبرآمد که امام جواد (علیه السلام) در همان روز و ساعتی که امام ‌هادی (علیه السلام) از آن خبر داده بودند درگذشته است. (150)"
پس اگر از محمد بن سنان و محمد بن سعد (یا سعید) نقل شده که اینان تاریخ شهادت آن بزرگوار را در روز ششم یا پنجم ذی‌الحجه گزارش کرده‌‌اند، (151) بدان جهت بوده که انتشار همگانی این خبر در این روز انجام گرفت و همین روز را به نام روز شهادت آن گرامی ثبت کرده‌اند و با این استدلال باید گفت گزارش شهادت امام جواد (علیه السلام) در ماه ذی‌القعده سخن استواری است.

روز

در عنوان ماه شهادت امام جواد (علیه السلام) بیان شده که شهادت آن امام همام در ماه ذی‌القعده بوده، اما منابع در مورد روز شهادت متوازن نیستند. برخی از نگارندگان آن‌ها، به ثبت ماه ذی‌القعده بسـنده کرده (152) و از روز آن نام نبرده‌اند؛ برخی دیگر با پراکندگی از روزهای پنجم، یازدهم و آخر ذی‌القعده نام برده‌اند.
در این باره باید گفت: آن گرامی در آخرین روز ماه ذی‌القعده بدرود حیات گفتند؛ زیرا این گویه در منابع معتبر ثبت گردیده و این منابع در اکثریتند که می‌توان نام نوبختی، (153) اشعری، (154) کلینی، (155) قمی (156)، شیخ مفید، (157) شیخ طوسی، (158) فتال، (159) طبرسی، (160) ابن شهرآشوب، (161) شهید اول، (162) ابن صباغ مالکی، (163) عاملی،(164) و قاضی نورالله (165) را در میان نگارندگان آن‌ها مشاهده کرد؛ درحالی که دو گزارش دیگر (پنجم و یازدهم ذی‌القعده) بر این ویژگی نیستند. پنجم ذی‌القعده، تنها در کتاب نزهه الجلیس(166) ثبت شده که در این گزارش متفرد و از منابع متأخر است و نقل شهادت آن حضرت در یازدهم ذی‌القعده هم در کتاب الدروس شهید با تعبیر «گفته شده» آمده است؛ در حالی که خود شهید بر شهادت آن حضرت در روز پایانی این ماه تأکید دارد. (167)
بنابراین می‌توان گفت: امام جواد (علیه السلام) در آخرین روز ماه ذی‌القعده سال 220 هجری، پس از سپری کردن هفده سال و نه ماه قمری از دوران امامتشان به شهادت رسیدند در حالی که حدود دو ساعت از طلوع آفتاب گذشته بود. (168)
این روز به محاسبه نجومی، برابر با یازدهم مرداد سال 214 خورشیدی (11/5/214)، مطابق با دوم اوت 835 میلادی است. (169)
در مورد این که شهادت، در چه روزی از هفته رخ داده، هیچ یک از منابعی که آن را آخر ذی‌القعده دانسته‌اند به آن نپرداخته‌اند. تنها گزارش‌هایی که تاریخ شهادت را پنجم یا ششم ذی‌الحجه دانسته‌اند به اختلاف، سه شنبه (170) و شنبه (171) را ثبت کرده‌اند که سه شنبه در گزارش بیش‌تری آمده است. با توجه به این نکته که خبرشهادت در مدینه به صورت رسمی در روز پنجم یا ششم ذی‌الحجه پخش شده و آن روز سه شنبه بوده، می‌توان گفت: آخرذی القعده- یعنی روز شهادت- روز چهارشنبه بوده است. در محاسبه نجومی نیز تاریخ یاد شده روز چهارشنبه را نشان می‌دهد.
بر اساس مطالب یاد شده باید گفت: شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز چهارشنبه آخر ذی‌القعده سال 220 قمری، برابر با یازدهم مرداد 214 شمسی، مطابق با دوم اوت 835 میلادی رخ داد.

سبب شهادت

امام جواد (علیه السلام) پس از شهادت پدر، هنگامی که کم‌تر از هشت سال داشتند، عهده‌دار امامت الهی و پیشوای مردم در ابعاد مختلف دینی شدند و به پاسداری از آن پرداختند. هرچند با سن کمی که داشتند به چشم دیگران نمی‌آمدند، (172) اما طرحی نو درانداختند و با گفتمان‌های علمی با عالمان بنام آن دوران، منزلت علمی و فضیلت‌های نهادینش را برای همگان برجسته کردند (173) و رویکردی تازه در افکار عمومی درباره امامت درافکندند. در این فرایند، دلدادگان به اهل بیت (علیهم السلام) خرسند شدند و ارتباط و اتصال به منبع وحی را بدین طریق استمرار بخشیدند و در برابر منحرفان، سر برافراشتند. (174) در این میان، عباسیان که حکومت را در چنگ خود داشتند و برای آینده آن، برنامه‌ریزی کرده بودند، از روند این وضعیت خرسند نبودند و بر مأمون- که به ظاهر از امام جواد (علیه السلام) جانب‌داری می‌کرد- خرده گرفتند مأمون در پاسخ آنان به علم امام استناد می‌کرد (175) که شرح آن در این مجال نگنجد.
به هر روی، دوران مأمون به سرآمد (218 ق)، ولی کینه عباسیان از امام جواد (علیه السلام) ادامه یافت. طولی نکشید که توطئه ترور آن گرامی با هم‌دستی همسرش «امّ‌الفضل» و برادرِ همسرش جعفر بن مأمون سربرآورد. معتصم (218-227 ق) برادر مأمون که همواره در اندیشه قتل آن گرامی بود، به واسطه‌گری جعفر، امّ الفضل را واداشت تا شوهرش را از پا درآورد. او نیز که از امام بچه‌دار نشده بود و از آن حضرت به سبب مادر امام‌ هادی (علیه السلام)، دل چرکین بود، با تأثیرپذیری از برادرش، انگور رازقی (176) را زهرآلود کرد و به همسر جوانش خورانید و آن حضرت را در سال 220 هجری به شهادت رسانید. (177) و بدین طریق نام خود را در لیست سیاهِ زنان بدکردار ثبت کرد.
عیاشی، سبب شهادت امام جواد (علیه السلام) را غذای مسمومی دانسته‌اند که به نیرنگ ابن ابی دؤاد، قاضی دوران معتصم به امام خورانیده شد. وی می‌گوید:
"امام جواد (علیه السلام) درباره چگونگی بریدن دست دزدی، فتوایی داد که ابن أبی دؤاد در این موضوع فتوای دیگری داشت. معتصم فتوای امام جواد (علیه السلام) را اجرا کرد؛ ولی ابن أبی دؤاد کینه امام را به دل گرفت و بعدها نزد معتصم از امام جواد (علیه السلام) بدگویی کرد و او را واداشت تا مجلسی تشکیل دهد و امام را در آن فراخواند و غذای مسمومی به او بخوراند و آن حضرت را به شهادت برساند. معتصم نیز چنین کرد. (178)"
ابن شهرآشوب نیز شهادت ایشان را با شربت سرد گزارش کرده، (179) چنان‌که طبری امامی و ابن شهر آشوب گزارش کرده‌اند که امّ الفضل حوله مسمومی را در اختیار آن حضرت نهاده که استفاده از آن، شهادت ایشان را در پی داشت. (180)

مرقد

25 بهار از عمر امام جواد (علیه السلام) سپری گشته بود که در نخستین روزهای سال 220 هجری (181)- ماه محرم این سال- به فرمان معتصم از مدینه به بغداد کوچ داده شدند و دو روز از این ماه مانده بود که وارد بغداد شدند، (182) در حالی که امّ الفضل ایشان را همراهی می‌کرد. امام حدود ده ماه در بغداد تحت مراقبت معتصم به سر بردند و سرانجام، معتصم دستور داد ایشان را مسموم کنند، ولی برای تبرئه خود، در پانزدهم ذی‌القعده همین سال، بغداد را به سوی سامرا ترک کرد (183) و در غیابش فرمان وی اجرا شد. واثق (227-232 ق)، پسر معتصم، در میان مردم بر پیکر امام جواد (علیه السلام) نماز گزارد (184) و این نماز غیر از نمازی بود که امام ‌هادی (علیه السلام) به تنهایی برایشان گزارده بودند. (185) آن گاه پیکرپاک آن حضرت پس از تجهیز و تکفین در قبرستان قریش بغداد (کاظمین فعلی) پشت قبر جد گرامی‌اشان امام کاظم (علیه السلام) به خاک سپرده شد (186) و اینک بارگاه ملکوتی این دو امام هُمام در شهر کاظمین، قبله آمال دوستان و شیعیان جهان است و روایاتی بر فضیلت و بزرگی منزلتِ زیارت مرقد ملکوتی آن بزرگواران تأکید دارد. (187)
گفتنی است در گستره تاریخ، برای نابودی و بی‌نشانه کردن این مرقد شریف، تلاش‌هایی انجام شد که به ناکامی انجامید؛ برای نمونه، ابن شهرآشوب گوید:
"ابن همدانی فقیه برای کتاب تجارب الأُمم اثر ابن مسکویه (421 ق) تکمله‌ای نگاشته که نامش را تتمه تاریخ أبی شجاع وزیر نهاده است. وی در این کتاب می‌گوید: «پس از آنکه در حکومت سلجوقیان، فرمان دار بغداد «زهیری و ابن بُدن» در سال 449 قمری، به شیعیان و شهر کاظمین هجوم بردند (188) و قبرستان قریش (کاظمین) را به آتش کشیدند و به دو امام بزرگوار اهانت فراوان کردند، برای گشودن ضریح امام جواد (علیه السلام) و حفر قبر و انتقال استخوان‌ها (پیکر پاکشان) به قبرستان احمد (احمدبن حنبل) کوشش جدی به عمل آوردند، ولی تراکم خاک‌های بنای تخریب شده و خاکستر آتش سوزی، سبب شد تا نتوانند این مرقد شریف را به دقت شناسایی کنند». (189)"
به رغم این همه کینه‌ورزی دشمنان و بدخواهان اهل بیت (علیهم السلام)، به لطف خدای بزرگ، این بارگاه پاک، همواره مورد توجه مشتاقان به آن خاندان بوده و با نوسان‌هایی که داشته، از تعمیر و بازسازی دوستان اهل بیت (علیهم السلام) باز نمانده است و اکنون با بارگاه ملکوتی که دارد، یکی از زیارتگاه‌های مهم انبوه مشتاقان به شمار می‌آید.

نمایش پی نوشت ها:
1. پژوهشگر پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت (علیهم السلام)، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی حوزه علمیه قم.
2. فرق الشیعه ، ص91.
3. تاریخ الائمه، (مجموعه نفیسه، ص13).
4. کافی، ج1، ص492.
5. اثبات الوصیه، ص183.
6. تاریخ قم، ص200.
7. ارشاد، ج2، ص273؛ مسارالشیعه (مصنفات، ج7، ص24)؛ المقنعه ، ص482.
8. عیون المعجزات، ص121.
9. تهذیب الأحکام، ج6، ص102؛ مصباح المتهجد، ص557.
10. دلائل الإمامه، ص383.
11. روضه الواعظین، ص243.
12. إعلام الوری، ج2، ص91؛ تاج الموالید (مجموعه نفیسه، ص128)، ص156.
13. لباب الأنساب، ج1، ص394.
14. موالید الأئمه (مجموعه نفیسه، ص195).
15. مناقب آل أبی طالب، ج4، ص411.
16. کشف الغمه، ج2، ص345.
17. الأصیلی، ص156.
18. راحه الأرواح، ص239.
19. الدروس، ج2، ص14.
20. المصباح، ص523.
21. وصول الأخبار الی اصول الأخبار، ص43.
22. تاریخ بغداد، ج3، ص55.
23. المنتظم، ج11، ص62.
24. مطالب السئوول، ص303.
25. تذکره الخواص، ص358.
26. کفایه الطالب، ص458.
27. وفیات الأعیان، ج4، ص175.
28. تاریخ الإسلام، ج1، ص385.
29. النَجوم الزاهره، ج2، ص231.
30. الفصول المهمه، ج2، ص1037.
31. فرائد السمطین، ج2، ص209.
32. المقالات و الفرق، ص99 (ولادته... سنه خمس و سبعین و مأه).
33. احقاق الحق، ج12، ص416 (به نقل از عباس مکی در نزهه الجلیس، ج2، ص69).
34. نک: عنوان سال شهادت امام جواد (علیه السلام).
35. اشعری آغاز امامت امام جواد (علیه السلام) را در حدود هشت سالگی و در سال 203 قمری و مدت آن را نیز هفده سال می‌داند، در حالی که همو سال شهادت وی را 220 هجری گزارش کرده است (المقالات و الفرق، ص96-99). برآیند به امامت رسیدن در هشت سالگی و هفده سال بودن مدت امامت، این است که آن حضرت هنگام شهادت 25 سال داشتند و با کم کردن 25 از 220، 195 خواهد ماند؛ در نتیجه سال ولادت آن بزرگ 195 هجری بوده که به خطا 175 ثبت شده است.
36. فرق الشیعه، ص91.
37. مسعودی، اثبات الوصیه، ص186.
38. نوبختی، فرق الشیعه، ص88؛ اشعری، المقالات و الفرق، ص95.
39. شیخ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ص468، ش893؛ قهپایی، مجمع الرجال، ج6، ص145 (مطالب یاد شده در متن در مورد ابویحیی منصور بن یونس برزج است). شیخ طوسی در کتاب الغیبه (ص63-72) با بیان این مطلب که نقش اساسی در گرایش واقفیان به توقف در امامت امام کاظم (علیه السلام) دنیاگرایی و بلوکه کردن اموال آن بزرگوار نزد آنان بود، درباره مقدار مال بلوکه شده نزد برخی از آنان چنین فرموده است: «نزد زیاد قندی و حمزه بن بزیع هفتاد هزار دینار و پیش عثمان بن عیسی رواسی، سی هزار دینار و نزد احمد بن أبی بشر سراج، ده هزار دینار بلوکه شد و امام رضا سلام الله علیه در نامه‌ای به آنان بازپرداخت این پول‌ها را مطالبه کرد که آنان نپذیرفتند و این کار به انکار امامت امام رضا (علیه السلام) از سوی اینان انجامید. و آن بزرگوار درباره سرانجام این انکار چنین فرمود، «هُم الیومَ شَکاک لایمُوتُون غَداً الّا عَلَی الزَندَقَه؛ «امروز اینان [در امامت من] شک دارند، ولی به وقت مرگشان زندیق و بی‌دین می‌میرند». ابن شهرآشوب نیز این مطالب را در مناقب آل أبی طالب (ج4، ص364) به نقل از شیخ طوسی ثبت کرده است.
40. درباره امام حسن مجتی (علیه السلام) و حضرت مهدی (عج الله).
41. صدوق، عیون اخبار الرضا (علیه السلام) ، ج2، ص209.
42. کلینی، کافی، ج1، ص320-321.
43. همان.
44. همان، ص320، ح 4.
45. صدوق، عیون اخبار الرضا، ج2، ص209.
46. کلینی، کافی، ج1، ص320-321، ح6 و 10؛ مفید، ارشاد، ج2، ص276 و 279.
47. همان ، ص320-321، ح6 و 10.
48. این مطلب از گزارش مسعودی (اثبات الوصیه ، ص186) در مورد دیدارهای علمی علمای بغداد و دیگر شهرها با امام جواد (علیه السلام) در مدینه به هنگام حج، به روشنی به دست می‌آید.
49. کلینی، کافی، ج1، ص321، ح9؛ مفید، ارشاد، ج2، ص279.
50. روایت ابن‌عیاش که در چند سطر بعدی، آدرس روایت و مطالب مربوط به آن می‌آید.
51. المقالات و الفرق، ص96-99.
52. فرق الشیعه، ص91.
53. کافی، ج1، ص492.
54. اثبات الوصیه ، ص183.
55.ک تاریخ قم، ص200.
56. ارشاد، ج2، ص273؛ مسار الشیعه، (مصنفات، ج 7، ص24)؛ المقنعه، ص482.
57. عیون المعجزات، ص121.
58. تهذیب الأحکام، ج6، ص102.
59. دلائل الإمامه، ص383.
60. روضه الواعظین، ص243.
61. إعلام الوری، ج2، ص91؛ تاج الموالید (مجموعه نفیسه، ص128).
62. ابن خشاب، موالید الأئمه، (مجموعه نفیسه، ص195).
63. مناقب آل أبی طالب، ج4، ص411.
64.کشف الغمه، ج2، ص343 (به نقل از کمال الدین و جنابذی).
65. المستجاد من کتاب الإرشاد، (مجموعه نفیسه، ص500).
66. راحه الأرواح، ص239.
67. الدروس، ج2، ص14.
68. وصول الأخبار الی اصول الأخبار، ص43.
69. بحارالأنوار، ج50، ص15 (به نقل از تاریخ غفاری).
70. مطالب السئوول، ص303.
71. کفایه الطالب، ص458.
72. وفیات الأعیان، ج4، ص175.
73. الفصول المهمه، ج2، ص1037.
74. ابن طلحه شافعی، با پذیرش ماه رمضان، گزارش تولد در ماه رجب را با تعبیر «قیل» نقل کرده است. (مطالب السئوول، ص303).
75. ابن طاووس در کتاب اقبال الأعمال (ج3، ص73) در یک مورد نام وی را محمد بن احمد بن عیاش ثبت کرده و در مورد دیگر (همان، ص209) نامش را احمد بن محمد بن عیاش آورده، لیکن در قاموس الرجال (ج1، شماره561) نام او احمد بن محمد بن عبیدالله بن حسن بن عیاش بن ابراهیم بن ایوب جوهری به ثبت رسیده و کنیه وی ابوعبدالله و مادرش برادرزاده محمد بن یوسف قاضی (320 ق) دانسته شده است.
76. مصباح المتهجد، ص557. متن دعا، «اللّهم افی اسئلک بالمولودین فی رجب محمد بن علی الثانی و ابنه علی بن محمد المنتجب...». متن گزارش، «و ذکر انه کان یوم العاشر مولد أبی جعفر الثانی».
77. إعلام الوری، ج2، ص91 (با تعبیر وفی روایه ابن‌عیاش)؛ تاج الموالید، (مجموعه نفیسه، ص128 با تعبیر «وفی روایه أخری».
78. ابن فندق بیهقی، لباب الأنساب، ج1، ص394؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل أبی طالب، ج4، ص411 (با تعبیر و قال ابن‌عیاش، لعشر خلون من رجب...) و کفعمی، المصباح، ص512 و 523 (کفعمی این نقل را پذیرفته است).
79. الإقبال بالأعمال، ج3، ص215.
80. تهذیب الأحکام، ج6، ص102.
81. إعلام الوری، ج2، ص91؛ مناقبب آل أبی طالب، ج4، ص411.
82. نجاشی، الرجال، ج1، ص225، شماره 205؛ محمدتقی تستری، قاموس الرجال، ج1، ص622، شماره 561.
83. محمدتقی تستری، رساله فی‌تواریخ النبی و الأل، ص17.
84. نجاشی، الرجال، ج1، ص226.
85. ابن طاووس، إقبال الأعمال، ج2، ص227؛ اربلی، کشف الغمه، ج2، ص343 (به گفته ابن طلحه و با تعبیر "و قیل").
86. کفعمی، المصباح، ص512 و 523.
87. نک: کتاب بازپژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان (علیهم السلام) از همین نگارنده، عنوان روز تولد امام باقر (علیه السلام)، ص357.
88. همان، ص493.
89. محمدتقی تستری، رساله فی‌تاریخ النبی و الآل، ص17.
90. کافی، ج1، ص492.
91. ارشاد، ج2، ص273؛ المقنعه، ص482.
92. تهذیب الأحکام، ج6، ص102.
93. کفایه الطالب، ص458.
94. الأصیلی، ص156.
95. المستجاد من الإرشاد (مجموعه نفیسه، ص223).
96. الدروس، ج2، ص14.
97. ابن خلکان، وفیات الأعیان، ج4، ص175؛ قاضی نورالله، احقاق الحق، ج12، ص416 (به نقل از سید عباس مکی در نزهه الجلیس).
98. ابن طلحه، مطالب السؤول، ص303؛ قرمانی، اخبار الدول و آثار الأول، ص115.
99. نوبختی، فرق الشیعه، ص91؛ اشعری، المقالات و الفرق، ص99؛ قمی، تاریخ قم، ص200 و مفید، مسار الشیعه (مصنفات، ج7، ص24) و طبری امامی، دلائل الإمامه، ص383؛ فتال، روضه الواعظین، ص243 (با تعبیر و یقال) و طبرسی، إعلام الوری، ج2، ص91؛ تاج الموالید (مجموعه نفیسه، ص128) (با تعبیر یقال)؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل أبی طالب، ج4، ص411 (با تعبیر و یقال)؛ ابن خلکان، وفیات الأعیان، ج4، ص175 (با تعبیر و قیل).
100. طبرسی، إعلام الوری، ج2، ص91؛ تاج الموالید (مجموعه نفیسه، ص128)؛ شیعی سبزواری، راحه الأرواح، ص239) و افزوده است، گویند در نیمه آن).
101. مسعودی، اثبات الوصیه، ص183؛ فتال، روضه الواعظین، ص243؛ ابن خشاب، موالید الأئمه (مجموعه نفیسه، ص195)؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل أبی طالب، ج4، ص411؛ اربلی، کشف الغمه، ج2، ص343 (به نقل از کمال‌الدین ابن طلحه)؛ قاضی نورالله، احقاق الحق، ج12، ص414 (به نقل از محمد بن طلحه شافعی).
102. إعلام الوری، ج2، ص91؛ تاج الموالید (مجموعه نفیسه، ص128).
103. راحه الأرواح، ص239.
104. نسخه چاپی إعلام الوری (، ج2، ص91) در نقل روایت ابن‌عیاش درباره تولد امام جواد (علیه السلام)، پانزدهم ماه رجب را ثبت کرده و در نسخه کشف الغمه (، ج2، ص369) و نسخه بحارالأنوار (، ج5، ص13) به نقل از إعلام الوری، تولد آن عزیز طبق همین روایت، دهم رجب دانسته شده است.
105. فرق الشیعه، ص91.
106. المقالات و الفرق، ص99.
107. تاریخ قم، ص200.
108. مسار الشیعه (مصنفات، ج7، ص43).
109. دلائل الإمامه، ص383.
110. زمانی قمشه‌ای، هیئت و نجوم اسلامی، ج2، ص333 (تاریخ یاد شده در متن از این محاسبه نجومی ریشه گرفته و این نگارنده این محاسبه را از دهم رجب به پانزدهم رمضان تغییر داده است).
111. اثبات الوصیه، ص183.
112. روضه الواعظین، ص243.
113. دلائل الإمامه، ص383.
114. عیون المعجزات، ص121.
115. إعلام الوری، ج2، ص91؛ تاج الموالید (مجموعه نفیسه، ص128).
116. مناقب آل أبی طالب، ج2، ص411.
117. کشف الغمه، ج2، ص369 (به نقل از کمال الدین ابن طلحه).
118. المصباح، ص523.
119. وفیات الأعیان، ج4، ص175، ش561.
120. مسعودی، اثبات الوصیه، ص186 (و اجتمع من فقهاء بغداد والأمصار و علمائهم ثمانون رجلًا و قصدوا الحج و المدینه لیشاهدوا ابا جعفر (علیه السلام) فلمّا وافوا أتوا دار أبی عبدالله جعفر بن محمد (علیه السلام) فدخلوها... وقام مناد فنادی هذا ابن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فمن اراد السؤال فلیسأله).
121. تک: عنوان سال تولد امام جواد (علیه السلام)، پاورقی‌های دو صفحه 3 و 4 و قمی، تاریخ قم، ص200؛ ابن اثیر، الکامل، ج6، ص455؛ یافعی شافعی، مرآه الجنان، ج2، ص61 و ابن الوردی، تاریخ، ص212.
122.همان.
123. مقدسی، بازپژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان (علیهم السلام)، ص429.
124. کافی، ج4، ص532، ح3.
125. تهذیب الأحکام، ج5، ص281، ح959.
126. پیشین، پاورقی.
127. کافی، ج1، ص492.
128. ارشاد، ج2، ص289. گفتنی است در این چاپ، این اشتباه، تصحیح شده است.
129.إعلام الوری، ج2، ص91.
130. ارشاد، ج2، ص273 و 295؛ المقنعه، ص482؛ مسار الشیعه (مصنفات، ج7، ص24).
131. مروج الذهب، ج4، ص60.
132. النجوم الزاهر، ج2، ص231.
133. الأئمه الإثنی عشر، ص104.
134. اثبات الوصیه، ص192.
135. وفیات الأعیان، ج4، ص175، ش561؛ تاریخ الإسلام، ج1، ص385؛ العبر، ج1، ص300 (و قیل).
136. احقاق الحق، ج12، ص416.
137. کشف الغمه، ج2، ص345.
138. ابن طقطقی در الأصیلی، صفحه 156 این روز را، دهم شعبان دانسته و به مستند خود نیز اشاره‌ای نکرده است. در منابع تاریخی هم، موافقی برای او به دست نیامده است.
139. کفعمی در المصباح، صفحه 523، شهادت امام جواد (علیه السلام) را دهم رجب دانسته و این نیز به جهت اشتباه ماه شهادت و ماه تولد این امام همام است که به گزارش ابن‌عیاش، تولد آن حضرت دهم رجب دانسته شد و کفعمی نیز آن را پذیرفته است، با اینکه در گزارش ابن‌عیاش ماه شهادت آن عزیز ذی‌القعده ثبت شده و کفعمی به اشتباه، همان تاریخ ماه و روز تولد را برای ماه و روز شهادت نیز ثبت کرده و این، خطای قلم وی یا نسخه بردار است.
140. نوبختی، فرق الشیعه، ص91؛ اشعری، المقالات و الفرق، ص99؛ کلینی، کافی، ج1، ص492؛ قمی، تاریخی قم، ص200؛ مفید، ارشاد، ج2، ص289؛ المقنعه، ص482؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج6، ص96؛ فتال، روضه الواعظین، ص243؛ طبرسی، إعلام الوری، ج2، ص91؛ تاج الموالید (مجموعه نفیسه، ص129)؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل أبی طالب، ج4، ص411؛ شهید، الدروس، ج2، ص15؛ عاملی، وصول الأخیار الی أصول الأخبار، ص43؛ قاضی نورالله، احقاق الحق، ج12، ص416 (به نقل از، نزهه الجلیس).
141. گنجی شافعی، کفایه الطالب، ص458؛ ابن صباغ مالکی، الفصول المهمه، ج2، ص1057؛ ابن هجر هیتمی، الصواعق المهرقه، ص312؛ احقاق الحق، ج19، ص593 (به نقل از، الإتحاف بحبّ الأشراف)؛ شبلنجی، نور الابصار، ص163.
142. از باب نمونه کلینی با اینکه شهادت امام در ماه ذی‌الحجه را از محمد بن سنان نقل کرده، آن را برنتابیده است (کافی، ج1، ص497).
143. کافی، ج1، ص497.
144. در منابع شیعیان ابتدا حمیری در کتاب الدلائل (کشف الغمه، ج2، ص365) با استناد به محمد بن سنان، فقط این خبر را نقل کرده است. سپس کلینی از وی و اشعری نقل کرده و برنتابیده است. آن گاه ابن خشاب (مجموعه نفیسه، ص195) در یک روایتش از وی نقل کرده ولی طبری امامی (دلائل الإمامه، ص395) این خبر را بی‌استناد به کسی ثبت کرده است، چنان که ابن شهرآشوب، فتال، شهید در الدروس، و برخی دیگر با تعبیر «قیل»، ثبت کرده‌اند و آن را برنتابیده‌اند. در منابع سنیان نیز، نخست خطیب بغدادی- که بیش از یک قرن پس از کلینی می‌زیست- این گزارش را از محمد بن سنان ثبت کرده و در پی او مورخانی چون ابن جوزی در المنتظم (، ج1، ص62) و ابن خلکان در وفیات الأعیان (، ج4، ص175) همین گزارش خطیب بغدادی را نقل کرده‌اند، ولی سندش را حذف کرده‌اند. همچنین ابن صباغ مالکی (الفصول المهمه، ج2، ص1057) به صورت قیل، آن را گزارش کرده است.
145. نجاشی، رجال، ش888.
146. در تاریخ بغداد، (، ج3، ص55) از شخصی به نام محمد بن سعد و در کشف الغمه (، ج2، ص345) از محمد بن سعید یاد شده است. در مورد این که این شخص چه کسی است، کتاب او چیست و تاریخ وفات او چه سالی است، مطلبی به دست نیامده است. هرچند ممکن است منظور از محمد بن سعد، نگارنده کتاب االطبقات الکبری (230 ق) باشد، لیکن مقصود از محمد بن سعید روشن نیست. در کتاب‌های رجالی از راویان گوناگونی به این نام یاد شده که مناسب با این موضوع، باید محمد بن سعید ازدی- دوست موسی مبرقع پسر امام جواد (علیه السلام)- باشد. مسعودی در اثبات الوصیه (ص194) به نقل از کتاب الدلایل حمیری (زنده در 297 ق) وی را مولای (دوست) فرزندان امام جواد (علیه السلام) دانسته، لیکن کتاب‌های رجالی درباره شخصیت، مذهب، و زمان درگذشت وی هیچ گونه مطلبی را ثبت نکرده‌اند (نمازی، مستدرکات علمی رجال حدیث، ج7، ص109). اربلی که به نقل از کتاب معالم العتره جنابذی نام او را در این گزارش ثبت کرده مشخص نکرده او کیست. شاید وی همان محمد بن سعد- صاحب الطبقات الکبری- سنی مذهب باشد و جنابذی نیز از او گزارش می‌کرد و به احتمال دیگر، وی همان کسی است که در گزارش حمیری از دوستان فرزندان امام جواد (علیه السلام) به شمار می‌رود. به هر روی هویت وی، مشخص نیست و اعتماد به گزارش چنین راوی پشتیبان می‌طلبد که در دست نیست.
147. کافی، ج1، ص325، ح3.
148. حسین بن عبد الوهاب، عیون المعجزات، ص133 (انّ ابا جعفر (علیه السلام) لما اراد الخروج من المدینه الی العراق و معاودتها...)؛ مسعودی، اثبات الوصیه، ص195.
149. بحارالأنوار، ج50، ص16.
150. حسین بن عبدالوهاب، عیون المعجزات، ص133؛ مسعودی، اثبات الوصیه، ص194؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج5، ص15.
151. کلینی، کافی، ج1، ص497؛ خطیب، تاریخی بغداد، ج3، ص55؛ اربلی، کشف الغمه، ج2، ص345.
152. طبرسی، تاج الموالید (مجموعه نفیسه، ص129)؛ گنجی شافعی، کفایه الطالب، ص458؛ علامه حلّی، المستجاد من کتاب الإرشاد (مجموعه نفیسه، ص500).
153. فرق الشیعه، ص91.
154. اشعری ، المقالات، ص99.
155. کافی، ج1، ص492.
156. تاریخ قم، ص200.
157. الإرشاد، ج2، ص289؛ المقنعه، ص482.
158. تهذیب الأحکام، ج6، ص90.
159. روضه الواعظین، ص243.
160. إعلام الوری، ج2، ص91 (به روایت ابن‌عیاش).
161. مناقب آل أبی طالب، ج4، ص411 (و قبض ببغداد مسموماً فی آخر ذی‌القعده).
162. الدروس، ج2، ص14.
163. الفصول المهمه، ج2، ص1057.
164. حسین بن عبدالصمد، وصول الأخیار الی‌ اصول الأخبار، ص43.
165. احقاق الحق، ج19، ص593 (به نقل از، الإتحاف بحبّ الأشراف).
166. احقاق الحق، ج12، ص416 (به نقل از نزهه الجلیس).
167. الدروس، ج2، ص14.
168. طبری امامی، دلائل الإمامه، ص395 (... علی ساعتین من النهار).
169. زمانی قمشه‌ای، کتاب هیئت و نجوم اسلامی، ج2، ص341.
170. تعبیر روز سه شنبه نخست در روایت محمد بن سنان ثبت شده است (کافی، ج1، ص497.) و منابعی که این گزارش را با استناد به وی ثبت کرده‌اند. نیز از او نقل کرده‌اند.
171. تنها در روضه الواعظین (ص243)؛ مناقب آل أبی طالب (، ج4، ص411) با تعبیر «قیل» گزارش شده است.
172. نوبختی، فرق الشیعه، ص88.
173. الإرشاد (مصنفات، ج112، ص287).
174. کلینی ،کافی، ج1، ص496، ح7.
175. پیشین.
176. رازقی نوعی انگور است که دانه‌های ریز دارد. برخی نیز گفته‌اند دانه‌های آن، دراز و سفید است (دهخدا، لغت نامه، ماده رازقی).
177. مسعودی، اثبات الوصیه، ص192؛ حسین بن عبدالوهاب، عیون المعجزات، ص117؛ طبری امامی، دلائل الإمامه، ص395 و سید هاشم بحرانی، مدینه المعاجز، ج7، ص406.
178. عیاشی، التفسیر، ج1، ص319.
179. مناقب آل أبی طالب، ج4، ص416 و 423.
180. دلائل الإمامه، ص395؛ مناقب آل أبی طالب، ج4، ص416 و 423.
181. مفید، الإرشاد، ج2، ص289.
182. نوبختی، فرق الشیعه، ص91، مفید، الإرشاد، ج2، ص295.
183. یعقوبی، تاریخ، ج2، ص472-473.
184. ابن اثیر، الکامل، ج6، ص455؛ مجلسی، بحار الأنوار، ج5، ص13.
185. عطاردی، مسند الإمام الجواد، ص125-126.
186. تمامی منابع در این خصوص اتفاق دارند.
187.کافی، ج4، ص583-584، ح3؛ المقنعه، ص482-483؛ تهذیب الأحکام، ج6، ص102-103.
188. سبط بن جوزی، مرآه الزمان، ص56.
189. مناقب آل أبی طالب، ج4، ص429.

نمایش منبع ها:
ابن ابی الثلخ، ابوبکر محمد ابن احمد بغدادی (325 ق)، تاریخ اهل البیت (علیهم السلام)، تحقیق: سید محمدرضا حسینی، چاپ اول، قم: مؤسسه آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، 1410 ق.
ابن اثیر، علی ابن محمد جزری (630 ق)، الکامل فی التاریخ، ج6، بیروت: دار صادر، بی‌تا.
ابن تغری، یوسف (874 ق)، النجوم الزاهره: ج2، قاهره: دارالکتب، وزاره الثقافه و الإرشاد القومی، 1383 ق (1963 م).
ابن جوزی، عبدالرحمان ابن علی (597 ق)، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، ج11، تحقیق: محمد عبدالقادر و مصطفی عبدالقادر عطا، چاپ اول، بیروت: دارالکتب العلمیه، 1412 ق (1992 م).
ابن خشاب، عبدالله بن احمد (567 ق)، تاریخ موالید الأئمه و وفیاتهم، مجموعه نفیسه، تحقیق: آبت الله مرعشی نجفی، قم: کتابخانه آیت الله مرعشی، 1406 ق.
ابن خلکان، احمد بن محمد (681 ق)، وفیات الأعیان، ج4، تحقیق: دکتر احسان عباس، بیروت: دارالثقافه، بی‌تا.
ابن شهر آشوب، محمد بن علی (588 ق)، مناقب آل أبی طالب، ج4، تحقیق: یوسف بقاعی، چاپ اول، بیروت: دار الأضواء، 1412 ق (1991 م).
ابن صباغ مالکی، علی بن احمد (855 ق)، الفصول المهمه، ج2، تحقیق: سامی العزیزی، چاپ اول، قم: دار الحدیث، 1422ق.
ابن طاووس، علی بن موسی (589-664 ق)، الإقبال بالأعمال الحسنه، ج3، تحقیق: جواد قیومی، چاپ اول، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، 1415 ق.
ابن طقطقی، الأصیلی، محمد بن تاج‌الدین (709 ق)، الأصیلی فی انساب الطالبیین، تحقیق: سید مهدی رجایی، چاپ اول، قم: کتابخانه آیت الله مرعشی، 1418 ق (1376 ش).
ابن طلحه شافعی، محمد (652 ق)، مطالب السؤول، چاپ اول، بیروت: مؤسسه البلاغ، 1419 ق (1999 م).
ابن طولون، محمد (935 ق)، الأئمه الإثنی عشر، تحقیق: دکتر صلاح الدین منجد، قم: منشورات رضی، بی‌تا.
ابن فندق، بیهقی، علی بن أبی القاسم (565 ق)، لباب الأنساب، ج1، تحقیق: سید مهدی رجایی، چاپ اول، قم: کتابخانه مرعشی، 1410 ق.
ابن الوردی، عمر بن مظفر (749 ق)، تاریخ، چاپ اول، بیروت: دارالکتب العلمیه، 1417ق (1996م).
ابن هجر هیتمی، احمد بن محمد، (م 974 ق) الصواعق المحرقه، بیروت: دارالکتب العلمیه، 1414 ق (1993 م).
اربلی علی بن عیسی (693 ق)، کشف الغمه، ج2، تعلیقه: سید ‌هاشم رسولى محلاتی، تبریز: مکتبه بنی‌هاشمی، 1381 ق.
اشعری، سعد بن عبدالله أبوخلف (حدود 300 ق)، المقالات و الفرق، تصحیح: دکترمحمد جواد مشکور، چاپ دوم، تهران: مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، 1361.
بحرانی، سید ‌هاشم حسینی (م 1107 ق)، مدینه معاجز الأئمه الإثنی عشر: ج7، چاپ اول، قم: مؤسسه معارف اسلامی، 1413 ق.
جوینی، ابراهیم بن محمد بن المؤید (730 ق)، فرائد السمطین، ج2، تحقیق: محمد باقر محمودی، چاپ اول، بیروت: مؤسسه محمودی، 1398 ق (1978 م).
حسین بن عبدالوهاب (436 ق)، عیون معجزات، قم: مکتبه الداوری، افست از نجف: مطبعه الحیدریه، 1354 ش/1395 ق.
علامه حلّی، حسن بن یوسف (726 ق)، المستجاد من کتاب الارشاد، مجموعه نفیسه، تحقیق: آیت الله مرعشی نجفی، قم: کتابخانه مرعشی، 1406 ق.
خطیب بغدادی، احمد بن علی (463 ق)، تاریخی بغداد، ج3، بیروت: دارالکتاب العربی، بی‌تا.
ذهبی، شمس الدین محمد بن احمد (748 ق)، تاریخی الإسلام: ج12، تحقیق: دکتر عمرعبدالسلام تدمُری، چاپ اول، بیروت: دارالکتاب العربی، 1415 ق (1995 م).
____، العبر فی خبر من غبر، تحقیق: محمد سعید بن سبیونی زغلول، بیروت: دارالکتب العلمیه، بی‌تا.
رسّی، قاسم بن ابراهیم (169-246 ق)، تثییت الإمامه، تحقیق: صالح وردانی، چاپ اول، بیروت، مؤسسه الغدیر، 1419 ق / 1998م.
زمانی قمشه‌ای ، علی (معاصر)، هئیت و نجوم اسلامی، ج2، چاپ اول ، قم: مؤسسه امام صادق (علیه السلام)، 1384ش.
سبط ابن جوزی، یوسف ابن فرغلی بن عبدالله (654 ق)، تذکره الخواص، مقدمه: سید محمد صادق بحرالعلوم، تهران: مکتبه نینوا، بی‌تا.
شبلنجی، شیخ مؤمن بن حسن (1298 ق)، نور الأبصار، بی‌جا، دارالفکر، بی‌تا.
شهید اول، محمد بن مکی (786 ق)، الدروس الشرعیه، ج2، تحقیق: نشر اسلامی، چاپ اول، قم: نشر اسلامی، 1412ق.
شوشتری، شیخ محمدتقی (1415 ق / 1374ش)، قاموس الرجال، ج1، چاپ سوم، قم: النشرالاسلامی، 1420ق.
____، رساله تواریخ النبى و الآل، چاپ اول، قم: مؤسسه النشرالاسلامی، 1423 ق.
شوشتری، قاضی نورالله (1019 ق)، احقاق الحق، ج12 و 19، تعلیقه: آیت الله مرعشی نجفی، چاپ اول، تهران: مکتبه اسلامیه، 1396 ق.
شیخ بهایی، محمدالعاملی (1031ق)، توضیح المقاصد: مجموعه نفیسه، تحقیق: آیت الله مرعشی نجفی، قم: کتابخانه مرعشی نجفی، 1406ق.
شیخ طوسی، محمد بن حسن (385-460 ق)، اختیار معرفه الرجال، تصحیح: حسن مصطفوی، چاپ اول، مشهد: دانشگاه مشهد، 1348ش.
___، تهذیب الأحکام، ج5 و 6، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، چاپ دوم، نجف: دارالکتاب الاسلامیه، 1380 ق (1961 م).
____، کتاب الغیبه، تحقیق: عبادالله تهرانی و علی احمد ناصح، چاپ دوم، قم: مؤسسه معارف اسلامی، 1417 ق.
____، مصباح المتهجد، تصحیح: حسین اعلمی، چاپ اول، بیروت: مؤسسه اعلمی، 1418 ق (1998م).
شیعی سبزواری، ابوسعید حسن بن حسین (زنده در 757 ق)، راحه الأرواح، تحقیق: محمد سپهری، چاپ اول، قم: اهل قلم و میراث مکتوب، 1375 ش.
صدوق، محمد بن علی بن الحسین (381 ق)، عیون أخبار الرضا: ج2، تصحیح: سید مهدى لاجوردی، قم: دارالعلم، 1377 ق.
طبرسی، امین الإسلام فضل بن حسین (548 ق)، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج2، تحقیق: مؤسسه آل البیت، چاپ اول، قم: آل البیت، 1417ق.
____، تاج الموالید، مجموعه نفیسه، تحقیق: آیت الله مرعشی نجفی، قم: کتابخانه مرعشی نجفی، 1406 ق.
طبری امامی، محمد بن جریر بن رُستم (قرن پنجم ق)، دلائل الإمامه، تحقیق: مؤسسه بعثت، چاپ اول، قم: مؤسسه بعثت، 1413 ق.
عاملی، حسین بن عبدالصمد (918-984 ق)، وصول الأخیار إلی اصول الأخبار، تحقیق : سید عبداللطیف الکوه کمری، قم: مجمع الذخائرالإسلامیه، 1401ق.
عاملی، علی بن یونس (877 ق)، الصراط مستقیم، چاپ اول، تهران: مکتبه مرتضویه، 384 ق.
عُطاردی، عزیزالله (1392 ش)، مسند الإمام الجواد (علیه السلام)، قم، المؤتمرالعالمی للإمام الرضا (علیه السلام، 1210 ق.
عیاشی، محمد بن مسعود بن عیاشی (320 ق)، التفسیر، ج1، تحقیق: سید‌ هاشم رسولی محلاتی، قم: چاپخانه علمیه، 1380ش.
فتال، نیشابوری، محمد بن فتال (507 ق)، روضه الواعظین، چاپ اول، بی‌جا: انتشارات شریف رضی، 1368 ش.
قرمانی، احمد بن یوسف (1019 ق)، أخبار الدول و آثار الأول، تحقیق: دکتر فهمی سعید و دکتراحمد حطیط، چاپ اول، بیروت: عالم الکتب، 1412 ق (1992 م).
قمی، حسن بن محمد (381 ق)، تاریخ قم، تصحیح جلال الدین تهرانی، توس، بی‌جا، 1361.
قهپانی، عنایةالله (زنده در 1016 ق)، مجمع الرجال: ج6، تصحیح: سید ضیاءالدین اصفهانی، چاپ دوم، قم: اسماعیلیان، 1364 ش.
کفعمی، ابراهیم بن علی بن حسن (حدود 900 ق)، المصباح، چاپ دوم، قم: منشورات الرضی، بی‌تا.
کلینی، محمد بن یعقوب (329 ق)، الکافی: ج1 و 4، تصحیح: علی اکبر غفاری، چاپ سوم، تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1388 ق (1363 ش).
گنجی شافعی، محمد بن یوسف (م 658 ق) کفایه الطالب فی مناقب علی بن أبی طالب، تحقیق: محمد هادی امینی، چاپ سوم، تهران: دار احیاء التراث اهل البیت، 1404 ق (1362 ش).
مجلسی، محمد باقر (1111 ق)، بحارالأنوار، ج5، چاپ اول، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1403ق (1983 م).
مسعودی، علی بن حسین (346 ق)، اثبات الوصیه، چاپ اول، قم: منشورات رضی، 1404 ق.
____، مروج الذهب، ج4، تحقیق: امیر مهنّا، چاپ اول، بیروت: اعلمی، 1421 ق (2000 م).
شیخ مفید، محمد بن نعمان تلّعکبری (413 ق)، الإرشاد، ج2، چاپ اول، قم: کنفرانس جهانی هزاره مفید، 1413 ق.
____، مسار الشیعه (مصنفات مفید: 7)، چاپ اول، قم: کنفرانس جهانی هزاره مفید، 1413 ق.
____، المقنعه (مصنفات مفید: 12)، چاپ اول، قم: کنفرانس جهانی هزاره مفید، 1413ق.
مقدّسی، یدالله (1333 ش)، بازپژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان (علیهم السلام)، چاپ اول، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1391ش.
نجاشی، احمد بن علی (450 ق)، رجال، تحقیق: محمد جواد نائینی، بیروت: دارالاضواء، 1408 ق (1988 م).
نمازی شاهرودی، علی (1364 ش)، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج7، چاپ اول، تهران: حسینیه عمادزاده؛ ابن المؤلف، 1412 ق.
نوبختی، حسن بن موسی (حدود 320 ق)، فرق الشیعه، چاپ دوم، بیروت: دارالاضواء، 1404 ق (1984 م).
یافعی یمنی، عبدالله بن اسعد (768 ق)، مرآه الجنان و عبره الیقظان، ج2، تعلیقه: خلیل منصور، چاپ اول، بیروت: دارالکتاب العملیه، 1417 ق 1997م.
یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب، (284 یا 292)، تاریخ، ج2، بیروت: دار صادر، بی‌تا.

منبع مقاله :
انجمن تاریخ پژوهان؛ (1395)، مجموعه مقالات همایش سیره و زمانه امام جواد (علیه السلام) ج1، قم: مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه، چاپ اول.